Web Analytics Made Easy - Statcounter

دریافت 1 MB

به گزارش همشهری آنلاین، در این ویدئو واکنش جالب مادر شهیدان زین الدین پس از تماشای فیلم «مجنون» را ببینید.

کد خبر 831105 برچسب‌ها خبر مهم جشنواره فيلم فجر شهید مادر.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: خبر مهم جشنواره فيلم فجر شهید مادر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۷۰۲۶۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ماجرای طعم شیرین آخرین دعای کمیل شهید زین الدین

بعد از نماز، دعای کمیل داشتیم. هر یک از بچه ها قسمتی از دعا را می خواندند؛ از جمله آقا مهدی؛ اما حال و هوای او با بقیه فرق می کرد.

به گزارش ایسنا، به نقل از جهان نیوز، بعد از ظهر پنج شنبه بود سر و کله ی آقا مهدی پیدا شد. پایگاه ما در نوار مرزی سردشت بود و مهدی آمد تا از نزدیک، پیشرفت کارها و مسائل مربوط به شناسایی را بررسی کند.

بعد از جلسه، وقت نماز شد. آن شب خود مهدی اذان گفت و نماز جماعت را اقامه کردیم.
بعد از نماز، دعای کمیل داشتیم. هر یک از بچه ها قسمتی از دعا را می خواندند؛ از جمله آقا مهدی؛ اما حال و هوای او با بقیه فرق می کرد.

مهدی با سوز عجیبی دعا می خواند. تمام کسانی که آن شب در جلسه بودند، طعم شیرین آن دعای کمیل را از یاد نخواهند برد. مهدی دعا را در شرایطی خواند که ما زیر پای دشمن قرار داشتیم و از همه طرف مورد تهدید بودیم.

او به حدی گریه کرد که از خود بی خود شده بود. قسمتی از دعا را هم جواد دل آذر خواند.

این دو نفر چنان شوری به پا کرده بودند که همه ضجه می زدند. دعا که تمام شد، مهدی از سنگر بیرون آمد، نگاهی به آسمان انداخت و زیر لب چیزهایی زمزمه کرد. دو روز بعد خبر شهادتش آمد.
برگرفته از کتاب «برف تا برف» مجموعه خاطراتی از شهید مهدی شیخ زین الدین
راوی: عبدالرزاق شیخ زین الدین پدر شهید

دیگر خبرها

  • پیام مدیر حوزه علمیه یزد در پی درگذشت والده شهیدان نیرنگ (حق شناس)
  • درخواست دیه اولیای دم از قاتل مجنون
  • روزگار متفاوت زنان اراکی
  • نماینده مردم زنجان : دولت جدیت لازم برای استفاده از افراد توانمند را نداشت/ مجلس در انتسابات تاثیر منفی گذاشت/ چالش‌هایمان بیشتر خواهد شد
  • علاقه عجیب شهید زین‌الدین به یک شهید
  • ماجرای طعم شیرین آخرین دعای کمیل شهید زین الدین
  • میرزا مهدی آشتیانی؛ جمع بین نبوغ و تبحر
  • به تماشای بوستان‌های شهرکرد در بهار بنشینید + تصاویر
  • پیام تسلیت فرمانده سپاه الغدیر در پی درگذشت مادر شهیدان نیرنگ
  • مجنون گیلانی که ده‌ها سال آواره‌ی دریا بود/ عشق لیلا با «کاجامه‌ خوس» چه کرد؟